تقسیم اموال مشترک – مال مشاع – سهم ارث
در قانون مدنی بحث رابطه شرکا و اموال مشترک تحت عنوان شرکت مورد قانونگذاری قرار گرفته است که البته واضح است منظور از شرکت در اینجا شراکت در اموال است.شرکت چنانکه ماده 571 قانون مدنی می گوید عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شی ء واحد به نحو اشاعه.مال مشاع یا مشترک می تواند عین خارجی باشد مانند خانه یا باغ؛ می تواند منفعت باشد مثل منفعت خانه مورد اجاره که در اثر فوت مستأجر به ورثه منتقل می شود یا می تواند حق باشد مثل حق خیار، حق شفعه و حقوقی از این دست که در نتیجه فوت مورث به ورثه منتقل می شود.شرکت دو نوع دارد؛ یکی شرکت اختیاری و دیگر شرکت قهری.که شرکت اختیاری مستند به ماده 573 قانون مدنی در نتیجه عقد یا عمل شرکاء حاصل می شود و شرکت قهری براساس ماده 574 قانون مدنی در نتیجه ارث و …. به وجود می آید.به طور خاص در مورد تقسیم ارث بین ورثه که فراگیر ترین مصداق اینگونه دعاوی است روش هایی وجود دارد که مشاوره با یک وکیل متخصص ارث و دعاوی مالی و ملکی را ضروری می نماید.
www.instagram.com/mehdadgar
تقسیم اموال مشترک :
تعیین و تفکیک حصه هریک از شرکای مال مشاع معین (منقول یا غیر منقول) از یکدیگر یا بعضی از شرکا از بعضی دیگر به تراضی یا به حکم دادگاه.
تقسیم زوال حالت اشاعه است در واقع مال شرکاء که قبل از تقسیم مشاعی و متعلق به همه شرکاء است براثر تقسیم، حصه ها از یکدیگر جدا می شود و به نوعی تمیز حق است و آنچه در حصه آنان قرار می گیرد به طور مستقیم کاشف از تحقق مالکیت هر یک از شرکاء بر حصه اختصاصی خود از همان زمان پیدایش حالت اشاعه دارد.
تعریف تقسیم :
تبدیل حق نشر در مجموع به حقوق مستقل با این هدف که به هر یک از شرکاء به جای سهم مشاع منتشر در مجموعه بخش معینی از مال داده شود تا در آن مالکیت مستقل پیدا کند و طرفین غیر از تمیز حق اراده دیگری ندارند.
تقسیم : اعم است از تفکیک و افراز مثلا هرگاه کسی فوت کند ترکه او بین ورثه تقسیم می شود این ترکه شامل منقول و غیر منقول می شود در این مورد اصطلاح تقسیم ترکه بکار برده می شود نه افراز یا تفکیک آن.
تعریف تفکیک :
یعنی جدا کردن و تقسیم مال غیر منقول به قطعات کوچکتر مثلا قطعه زمینی به مساحت 5 هزار متر مربع که مالک یا مالکان آن تصمیم دارند آن را به قطعات 20 متر مربعی تقسیم کنند اگر این تقسیم صورت گرفت گفته می شود آن زمین به قطعات 200 متر مربعی تفکیک شده است.
تعریف افراز :
جدا کردن سهم مشاع شریک یا شرکا به نسبت سهم آنان در تفکیک لازم نیست ملک غیر منقول مشاع باشد ولی در افراز لازم است که ملک مشاع باشد.
اگر ملک مشترک و مشاعی تفکیک شود حالت اشاعه و اشتراک آن از بین نمی رود اما در افراز سهم شریک مشخص و معین می شود و از حالت مشاع بودن و اشتراک خارج می گردد.
در افراز، ملک بر مبنای سهم شرکاء تقسیم می شود معمولاً تفکیک براساس میزان مالکیت شرکاء صورت نمی گیرد بلکه به ترتیبی که مثلا فروش قطعات سهل تر باشد انجام می شود
طبق ماده 589 قانون مدنی هر شریک المالی می تواند هر وقت بخواهد تقاضای تقسیم مشترک را بنماید مگر در مواردی که تقسیم به موجب قانون ممنوع یا شرکاء به وجه ملزمی به عدم تقسیم شده باشند.
دو روش برای تقسیم اموال مشترک
تقسیم به تراضی :
طبق قسمت اول ماده 591 قانون مدنی در صورتیکه تمامی شرکاء به تقسیم مال مشترک و طرز آن راضی باشند، تقسیم به نحوی که شرکاء تراضی نمایند به عمل می آید زیرا هر مالکی حق همه گونه تصرف و انتفاع را از مال خود دارد و تقسیم یکی از آن تصرفات است. ماده دیگر مربوط به این مورد ماده 313 قانون امور حسبی است، در صورتیکه تمام ورثه و اشخاص که در ترکه شرکت دارند حاضر و رشید باشند به هر نحوی که بخواهد می توانند ترکه را بین خود تقسیم نمایند.
در تقسیم به تراضی باید همه شرکاء نسبت به تقسیم اعلام رضایت نمایند.تراضی به تقسیم براسا ماده 599 قانون منی الزام آور است « تقسیم بعد از آنکه صحیحاً واقع شد لازم است و هیچ یک از شرکاء نمی توانند بدون رضایت دیگران از آن رجوع کند.» و شرکاء با رضایت بر تقسیم و نتیجه آن موجبات الزام آور بودن تقسیم را فراهم می آورند.
تقسیم به تراضی معمولاً توسط خود شرکاء یا باکمک اهل خبره انجام می شود و یا اینکه دردادگاه و با کمک کارشناس رسمی انجام می گیرد.
تقسیم اجباری :
به موجب ماده 591 قانون مدنی هر گاه تمام شرکاء به تقسیم مال مشترک راضی باشند تقسیم به نحوی که شرکاء تراضی نمایند به عمل می آید و در صورت عدم توافق بین شرکارء حاکم اجبار به تقسیم می کند مشروط بر اینکه مشتمل به ضرر نباشد که در این صورت اجبار جایز نیست و تقسیم باید به تراضی باشد.
در صورتیکه یکی از شرکا تقسیم مال مشترک را بخواهد و شرکاء دیگر توافق بر این امر ننماید شریکی که افراز سهم خود را می خواهد می تواند از دادگاه تقسیم مال مشترک را بخواهد و دادگاه به دستور ماده 591 قانون مدنی شرکاء را احضار و پس از جریان و ختم رسیدگی رأی به افراز و تقسیم صادر می نماید مشروط بر آنکه تقسیم مشتمل بر ضرر ممتنع نباشد که در این صورت اجبار به تقسیم نمی شود و باید تقسیم به تراضی باشد.
طبق ماده 592 قانون مدنی، هرگاه تقسیم برای بعضی از شرکاء مضر و برای بعضی بی ضر باشد در صورتیکه تقاضا از طرف متضرر باشد طرف دیگر اجبار می شود و اگر به عکس تقاضا از طرف غیر متضرر باشد شریک متضرر اجبار به تقسیم نمی شود. (قاعده اقدام به ضرر خود)
ضرری که مانع از تقسیم اجباری است طبق ماده 593 قانون مدنی عبارت است از نقصان فاحش قیمت حصه مفروزه نسبت به قیمتی که در حال اشاعه داشته است به مقداری که عادتاً قابل مسامحه نباشد.
مانعی که در تقسیم وجود دارد از مالیت افتادن مال مشترک است که بر این اساس ماده 595 قانون مدنی مقرر میدارد هرگاه تقسیم متضمن افتادن تمام مال مشترک یا حصه یک یا چند نفر از شرکاء از مالیت باشد تقسیم ممنوع است اگرچه شرکاء تراضی نمایند. دادگاه در این مورد قرار رد دادخواست تقسیم را صادر می نماید.
از دیگر موانع تقسیم می توان به ماده 1 قانون افراز و فروش املاک مشاعی اشاره نمود که انجام تقسیم املاک مشاعی که جریان ثبتی آنها خاتمه یافته حتما باید در واحد ثبتی محل وقوع مال انجام شود و شرکاء نمی توانند این تقسیم را خود به تراضی انجام دهند بلکه باید به تقسیم اجباری متوسل شوند.
منع تقسیم مال موقوفه بین موقوف علیهم موضوع ماده 597 قانون مدنی « تقسیم ملک از وقف جایز است، ولی تقسیم مال مرقوفه بین موصوف علیهم جایز نیست.
اقسام عمل تقسیم به وسیله دادگاه :
تقسیم به افراز :
در صورتی است که برای هر یک از ورثه بتوان در تقسیم از هر نوع از اموال حصه ای معین نمود و آن عموماً در موردی است که مال مشترک مثلی باشد مثل حبوبات.
تقسیم به تعدیل :
در صورتی است که نتوان برای هر یک از ورثه از هر نوع از اموال حصه ای معین نمود و آن عموماً در موردی است که مال مشترک قیمی باشد.
تقسیم به رد :
تقسیم به رد صورتی است که نتوان بدون دادن از خارج به بعضی از شرکاء مال مشترک را تقسیم کرد نوعاً در موردی پیش می آید که مال مشترک قیمی باشد.
ماده 316 قانون امور حسبی می گوید «تقسیم طوری به عمل می آید که برای هر یک از ورثه از هر نوع از اموال حصه ای معین شود و اگر بعضی از اموال بدون زیان قابل قسمت نباشد ممکن است آن را در سهم بعضی از ورثه قرارداد و برابر بهای آن از سایر اموال در سهم دیگران منظور نمود و اگر تعدیل محتاج به ضمیمه پول و اموال باشد به ضمیمه آن تعدیل می شود.
ماده مزبور در مورد تقسیم ارث است و طبق ماده 326 قانون امو حسبی در مورد تقسیم سایر اموال مشترک نیز جاری خواهد بود در صورتیکه تقسیم منجر به ضرر فاحش یا از مالیت افتادن حصه بعضی یا تمامی شرکاء بشود هر یک از شرکاء می تواند طبق ماده 317 قانون امور حسبی درخواست فروش مال مشترک را ببنماید و سهم خود را از ثمن فروش دریافت دارد ماده مفروز می گوید : در صورتیکه مالی اعم از منقول و یا غیر منقول قابل تقسیم و تعدیل نباشد ممکن است فروخته شده بهای آن تقسیم شود فروش اموال به ترتیب عادی به عمل می آید مگر آنکه یکی از وثه فروش آن را به طریق مزایده درخواست کند.
این ماده اگر چه در مورد ترکه است ولی از نظر وحدت ملاک، مفاد آن در تمامی موارد تقسیم مال مشترک جاری می باشد چنانکه در ذیل ماده 326 قانون امور حسبی مصرح است که مقررات راجع به تقسیمی که در این قانون مذکورات در مورد تقسیم سایر اموال جاری خواهد بود تنها راه خلاصی از شرکت فروش مال مشترک است.
انواع مختلف دعاوی از جمله دعاوی مربوطه به تقسیم اموال مشترک در دادگاه قابل استماع و رسیدگی است اما الاک مشاعی که جریان ثبتی آن خاتمه یافته خواه ماترک باشد خواه غیر آن در آن صورت مطابق ماده اول قانون افراز و فروش املاک مشاعی، عمل تقسیم در واحد ثبتی محل وقوع ملک انجام می شود.
املاک مشاع که جریان ثبتی آنها خاتمه یافته و مشمول تعریف افراز نباشد بلکه واجد شرایط تعدیل و تقسیم به رد باشد و نیز املاک مشاعی که جریان ثبتی آنها خاتمه نیافته عمل تقسیم خواه با عنوان افراز خواه غیر آن به استناد ماده 20 قانون ایین دادرسی مدنی و ماده 163 تا 165 قانون امور حسبی و رأی وحدت رویه با دادگاه عمومی است.
افراز و فروش املاک مشاعی :
از جمله مراجعی که صلاحیت تقسیم اموال غیر منقول مشترک را بین شرکاء تحت شرایطی به آن محول شده، واحد ثبتی محل وقوع مال است که در خصوص آن شرایطی لازم است :
به موجب ماده 1 قانون افراز و فروش املاک مشاعی افراز املاک مشاعی که جریان ثبتی آنها خاتمه یافته اعم از اینکه در دفتر املاک ثبت شده یا نشده در صورتیکه مورد تقاضای یک یا چند نفرشریک باشد با واحد ثبتی محلی خواهد بود که ملک در حوزه آن واقع است واحد ثبتی با رعایت قوانین و مقررات ملک مورد تقاضا را افراز می نماید.
ترتیب رسیدگی به درخواست تقسیم اموال غیر منقول مشترک در واحد ثبتی
1- وصول درخواست تقسیم از طرف شرکاء
2- بررسی وضعیت ثبتی ملک از روی پرونده
3- بررسی خاتمه یافتن جریان ثبتی یا عدم آن
4- اظهارنظر در مورد وجود سند مالکیت معارض یا عدم آن
5- معاینه و بررسی ملک با حضور کارشناس و شرکاء
6- معاینه و بررسی ملک با حضور کارشناس و شرکاء
7- تنظیم صورت مجلس و امضاء نماینده ثبتی و شرکاء حاضر
8- انجام استعلامات مربوطه به ملک
9- تصمیم مسئول واحد ثبتی محل بر قبول یا رد درخواست تنظیم
10- ابلاغ تصمیم مسئول واحد ثبتی به کلیه شرکاء
11- اجرای تقسیم ملک بین شرکاء
تقسیم اموال مشترک منقول :
اموال مشترک منقول هم در زمره اقسام مال الشرکه هستند که ممکن است مابین شرکاء به موجب عقد یا غیر عقد به حالت اشاعه در آمده باشند قانون مدنی در خصوص تقسیم اموال مشترک منقول اعم از اینکه ناشی از واقعه حقوقی یا عمل حقوقی باشد در مورد اموال درخواست تقسیم و رسیدگی و ارجاع به کارشناسی موارد را در نظر نگرفته و فقط قانون امور حسبی در ماده 314 در مورد عدم تراضی ورثه در ارزیابی اموال منقول ارجاع امر به کارشناس را مطرح کرده و تصریح نموده که توسط کارشناس ارزیابی می شود از نظر مرجع صالح مطابق ماده 13 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه عمومی محل اقامت خوانده صالح برای طرح دعوی تقسیم مال مشترک منقول می باشد البته طبق قانون خواهان اجازه دارد به دادگاهی رجوع کند که عقود حوزه آن منعقد شده یا تعهد می بایست در آن محل انجام شود.
صلاحیت مرجع ثبتی برای افراز ناظر به موردی است که ملک موضوع افراز فقط غیر منقول باشد و افراز اموال مشاع متضمن اموال منقول و غیر منقول (ترکه) از شمول مقررات قانون افراز و فروش املاک مشاعی خارج است و رسیدگی به دعوای مزبور در صلاحیت دادگاههای دادگستری است (دادگاه حقوقی )
اگر ماترک اعم از منقول و غیر منقول بوده و تقاضای تقسیم آن شده باشد دادگاه نمی تواند اموال را تفکیک و تنها نسبت به منقول رسیدگی و راجع به غیر منقول قرار عدم صلاحیت صادر نماید در مقام تردید در صلاحیت دادگاه و مرجع ثبتی اصل و قاعده کلی صلاحیت تمام دادگاههای دادگستری معتبر است.
افراز اموالی که در دادگاه انجام می گیرد
1-ملکی که جریان ثبتی آن تمام نشده باشد.
2- اگر یکی از شرکاء مال مشاع محجور یا غایب مفقودالاثر باشد.
3- افراز اموال منقول
4- در مورد تقسیم ترکه که مجموعه ای از اموال منقول و غیر منقول و حقوق مالی موضوع رسیدگی قرار می گیرد.
تقسیم منافع (مهایات) :
دعوی مهایات در دادگاه مسموع می باشد یعنی یکی از شرکاء می تواند علیه شریک دیگر به خواسته تقسیم منافع دعوی افراز منافع را که به تبع عین مشاع است مطرح کند و اختصاص به اموال غیر منقول ندارد بلکه تقسیم منافع اموال منقول را نیز شامل می شود. در خصوص افراز منافع یک مغازه می توان دو حالت را از هم جدا کرد: (منافع ناشی از حق کسب و پیشه و تجارت متعلق به مستاجرین مغازه)
مستاجر حق انتقال مورد اجاره را به غیر دارد :
در این صورت افراز منافع محل کسب با دخل و تصرف در عین مستاجره و یا افراز مالک آن ملازمه ندارد بنابراین درخواست افراز منافع مادام که موجب تعدی و تفریط نسبت به مورد اجاره و حق مالکیت عین و خلاف مقررات و ضوابط شهرداری نباشد قابل رسیدگی و صدور حکم است.
افراز منافع محل کسب فقط در صورتی امکان پذیر است که اولا همه شرکاء راضی باشند و ثانیاً افراز به صورت زمانی یعنی با رعایت نوبت در استیفای منفعت توسط شرکا نسبت به کل مورد اجاره باشد در غیر اینصورت به علت عدم امکان افراز، منافع مورد نزاع باید به فروش برسد.
مستاجر حق انتقال مورد اجاره را به غیر ندارد :
نظر به اینکه افراز منافع با افراز عین ملازمه داشته و مستلزم دخل و تصرف در عین و افرار مالک آن است و چون افراز منافع مغایر ماده 19 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 56 است رسیدگی دادگاه و صدور حکم دایر بر افراز منافع جایز نیست و راه حل قضیه این است که مقررات ماده 19 قانون فوق الذکر رعایت شود یعنی شریک در صورت داشتن حق انتقال منافع به دیگری واگذار کند یا در صورت نداشتن حق انتقال از دادگاه تجویز انتقال منافع را نسبت به سهم خود بخواهد.
ضمانت اجرای عدم تقسیم : دستور فروش
طبق ماده 4 قانون افراز و فروش املاک مشاعی : ملکی که به موجب تصمیم قطعی واحد ثبتی غیر قابل افراز تشخیص شود با تقاضای هر یک از شرکاء و به دستور دادگاه فروخته می شود.
بطور مثل مغازه ای به صورت مشاع در مالکیت دو شخص بوده به دلیل پیدایش اختلاف میان آن دو و عدم تراضی چه باید کرد؟؟؟
طبق ماده 589 قانون مدنی هر شریک المالی می تواند هر وقت بخواهد تقاضای تقسیم مال مشترک را بنماید و این قاعده زمانی اجرا می شود که اولا مال قابل تقسیم باشد و ثانیاً افراز باعث از بین رفتن مالیت آن نگردد و ثالثا تقسیم موجب ضرر شریک ممتنع نباشد.
موضوع شرکت مغازه مشاع بین دو نفر است و مغازه جزء اموال غیر منقول می باشد و به عنوان ملک محسوب می شود پس مشمول قانون افراز و فروش املاک مشاعی می گردد که واحد ثبتی مرجع نخستین رسیدگی است.
بنابراین یکی از دو شریک باید تقاضای افراز مغازه مشاع خود را به واحد ثبتی محلی که مغازه در حوزه آن واقع است تقدیم کنند مسئول واحد ثبتی با وصول درخواست افراز آن را به نماینده ثبت ارجاع میدهد نماینده ثبت با مراجعه به پرونده ملک وضعیت ثبتی پلاک مزبور را ملاحظه و نسبت به خاتمه یافتن جریان ثبتی آن و دارای سند مالکیت معارض می باشد یا نه اعلام نظر نموده و پرونده رابه نظر مسئول واحد ثبت می رساند پس از تأیید اینکه جریان ثبتی خاتمه یافته و ملک دارای سند مالکیت معارض نمی باشد به نقشه بردار ثبت مأموریت میدهد که با دعوت و حضور متقاضی و شریک ممتنع و نماینده ثبت مغازه را معاینه و نقشه ملک مورد افراز را تسلیم و به امضاء نماینده ثبت و دو شریک مغازه می رساند همچنین حدود و مشخصات و هر یک از قطعات تفکیکی را تعیین و در صورتمجلس منعکس می کند و به مسئول واحد ثبتی تسلیم می نماید که پس از رسیدگی، تصمیم خود را با ملاحظه صورتمجلس تنظیمی و نقشه افرازی، مبنی بر رد یا قبول درخواست و نحوه افراز علام می نماید.
تصمیم مسئول واحد ثبتی به دو شریک ابلاغ می گردد تا اگر اعتراض دارند وفق ماده 2 قانون افراز و فروش املاک مشاعی به دادگاه محل وقوع ملک تسلیم نمایند بنابراین هرگاه مغازه به موجب تصمیم قطعی واحد ثبتی، غیرقابل تقسیم و افراز تشخیص شود با تقاضای شریک متقاضی به دستور دادگاه به فروش خواهد رسید که گواهی نامه ای به متقاض تسلیم می شود که در آن غیر قابل افراز و تقسیم بودن مغازه اعلام می گردد شریک متقاضی به استناد گواهی نامه و سایر اسناد و مدارک مالکیت دادخواست خود را دایر بر درخواست فروش مغازه به دادگاه حقوقی تقدیم می نماید دادگاه نیز دستور فروش را داده و مدیر اجرا ثبت به فروش مغازه وفق مقررات قانون اجرای احکام مدنی مربوطه به فروش اموال غیر منقول از طریق مزایده اقدام می نماید. مغازه بایستی جزء املاک ثبت باشد و شامل املاکی که جریان ثبتی آن خاتمه یافته است و از طرف واحد ثبتی محل غیر قابل افراز بودن آن تأیید شود تا دادگاه دستور فروش را صادر نماید
درانتها هرگونه سوالی در خصوص بحث تقسیم ملک مشاع دارید میتوانید با وکلای ما در موسسه حقوقی محمدرضا مه دادگر با شماره 77723606 و 77724264 تماس حاصل نمایید.
www.instagram.com/mehdadgar