عوامل سقوط تعهدات 2
به قلم محمدرضا مه وکیل پایه یک دادگستری
سقوط تعهدات به معنای زوال و ازبین رفتن تعهداتی است که انجام آن بر عهده شخص قرار دارد.
در حقیقت در تعهد نوعی رابطه ی حقوقی ایجاد شده و در سقوط تعهدات این رابطه زایل و گسیخته می شود.
روابط حقوقی به اسباب متعدد و با منابع مختلف برای اشخاص ایجاد میشود که برای از بین رفتن و زوال آن،
بهگونهای که در خصوص آن دیگر الزامی برای متعهد وجود نداشته باشد،
عوامل مختلفی دخیل هستند.
مهمترین عامل سقوط تعهد،
وفای به عهد است که با ایفای تعهد آن رابطه حقوقی زایل نمیشود.
وفای به عهد وسیلهای متعارف برای اجرای تعهد است.
تعهدی که ایجاد شده است با ایفای آن پایان مییابد.
پایان تعهد غیر از زوال تعهد است.http://www.law.com
اقاله که به عنوان وسیله سقوط تعهد در ماده246قانون مدنی ذکر شده است،
با معنای زوال تعهد تفاوت دارد همچنین تهاتر،
تبدیل تعهد و حتی مالکیت ما فی الذمه چهره دیگری از اجرای تعهد است و با مفهوم سقوط تعهدات مطابقت ندارد.
اگر چه در انحلال قرارداد در نهایت تعهد ساقط میشود اما با سقوط آن متفاوت است.
در انحلال قرارداد،
عقد و قرارداد از بین میرود که به تبع آن تعهد نیز ساقط میشود.
این در حالی است که در سقوط تعهد،
تعهد از بین میرود اما اصل عقد و قرارداد به قوت خود باقی میماند.
ابراء:
ابراء به این معنا است که زوال و سقوط تعهد با اراده شخص صورت میگیرد.
ابراء تنها عامل سقوط تعهد است که علاوه بر اینکه با معنای سقوط تعهد سازگاری دارد،
همه حقوقدانان نیز آن را به عنوان عامل سقوط تعهدات پذیرفتهاند.
زوال ارکان تعهد:
سقوط تعهد ناشی از زوال ارکان تعهد است.
زوال ارکان تعهد ممکن است به دلیل زوال دو طرف تعهد باشد یا ادغام دو عنوان متعهد و متعهدله در یک شخص،
مالکیت ما فی الذمه که یکی از ارکان تعهد که دو طرف باید باشد،
از بین رفته و موجب سقوط تعهد میشود.
تلف موضوع تعهد نیز ارکان تعهد را از بین برده و سقوط تعهد را موجب میشود.
قانون گذار در بند دو ماده 51 قانون مدنی،
تلف را به عنوان یکی از مواردی میشمارد که موجب زوال حق انتفاع میشود.
بر اساس ماده 51 قانون مدنی،
حق انتفاع در موارد ذیل زایل میشود:
1_در صورت انقضای مدت.
2_در صورت تلف شدن مالی که موضوع انتفاع است.
به نظر میرسد مرور زمان را نباید وسیله سقوط تعهد دانست بلکه موجب زوال حق مطالبه و اقامه دعوی میشود.
بنابراین تعهداتی که مشمول مرور زمان شده است را از مصادیق دین طبیعی میدانند و در دادگاه قابل استماع نیست.
سقوط تعهدات در قانون:
براساس ماده 246قانون مدنی،
تعهدات به یکی از طرق ذیل ساقط میشود:
1_به وسیله وفای به عهد.
2_به وسیله اقاله.
3_به وسیله ابراء.
4_به وسیله تبدیل تعهد.
5_به وسیله تهاتر.
6_به وسیله مالکیت مافیالذمه.
وسایر اسباب سقوط تعهدات.
قانون در موادی دیگر به نوعی،
اسباب دیگری از سقوط تعهدات را بیان کرده است.
بند دو ماده51قانون مدنی تلف موضوع حق انتفاع را موجب زایل شدن حق انتفاع میداند.
وفای به عهد:
حقوقدانان وفای به عهد را کامل ترین مورد برای سقوط تعهد میدانند.
وقتی متعهد به تعهد خود وفا کرد تعهد از بین میرود.
برای تحقق سقوط تعهد در وفای به عهد شرایط مقرر،
در خصوص تادیهکننده، مورد تادیه، زمان و مکان تادیه باید رعایت شود.
اگرچه قانون وفای به عهد را از موارد سقوط تعهدات میداند اما وفای به عهد همان اجرای تعهد بوده و اجرای تعهد غیر از سقوط تعهد است.
وفای به عهد وسیلهای متعارف برای اجرای تعهد است.
تعهدی که به وسیله یکی از منابع تعهد ایجاد شده بود با ایفای آن پایان میپذیرد.
اقاله:
مورد دومی که قانون برای سقوط تعهد در ماده 264ذکر کرده اقاله است.
اقاله عبارت است از اینکه،
دو طرف عقد با تراضی و توافق معامله را به هم بزنند.
درباره اقاله نیز باید گفت وسیله متعارف برای انحلال عقد است و سبب انحلال عقد پیش از خود و تعهدات ناشی از آن میشود.
ابراء:
ابراء را میتوان اسقاط و چشمپوشی اختیاری از حق خود که بر ذمه دیگری است معنا کرد.
ابراء به عنوان مورد چهارم برای سقوط تعهدات در قانون ذکر شده است.
ابراء یک عمل حقوقی تبعی و رضایی است.
سقوط حق عینی را ابراء نمیگویند بلکه به آن اعراض گفته میشود.
ابراء به تعهدات ناشی از قرارداد اختصاص ندارد.
دین ناشی از ضمان قهری نیز قابل ابراء است چرا که اگر کسی به علت اتلاف یا تسبیب از دیگری،
طلبکار شده باشد میتواند طلب خود را ابراء کند.
تبدیل تعهد:
تبدیل تعهد مورد دیگری از موارد سقوط تعهدات است.
توافق متعهد و متعهدله بر جایگزینی تعهد پیشین با تعهد جدید را تبدیل تعهد میگویند.
دو طرف قصد بر این میکنند که تعهد پیشین را ساقط و تعهد جدیدی ایجاد کنند.
در تبدیل تعهد،https://www.mehdadgar.ir
تعهد سابق ساقط و به تبع آن تضمینات تعهد سابق نیز از بین میرود.
در خصوص ماهیت تبدیل تعهد میان حقوقدانان اختلاف است که آیا همان انتقال دین و طلب است یا با هم تفاوت دارند.
در انتقال دین و طلب تضمینات باقی میمانند.
اقسام و موارد تبدیل تعهد در ماده 292قانون مدنی بیان شده است که بر اساس آن،
تبدیل تعهد در موارد ذیل حاصل میشود:
1_وقتی که متعهد و متعهدله به تبدیل تعهد اصلی به تعهد جدیدی که قائممقام آن میشود به سببی از اسباب تراضی کنند،
در این صورت متعهد نسبت به تعهد اصلی بری میشود.
2_وقتی که شخص ثالثی با رضایت متعهدله قبول کند که دین متعهد را ادا کند.
3_وقتی که متعهدله مافیالذمه متعهد،
آنچه که انجام آن بر ذمه و عهده متعهد است را به کسی دیگر منتقل کند.
تهاتر:
تهاتر به معنای سقوط دیون متقابل دو فرد در برابر یکدیگر است.
تهاتر را قانون گذار در بند پنج ماده 264قانون مدنی به عنوان یکی از عوامل سقوط تعهدات ذکر کرده است.
تهاتر قهری است و بدون اینکه قصد سقوط تعهد را داشته باشند یا بر آن تراضی کنند حاصل میشود.
تهاتر برای جلوگیری از تکرار تادیه و ایفای تعهد است.
برای وقوع تهاتر شرایط زیر ضروری است:
الف_موضوع دین باید کلی باشد.
ب_دو دین از یک جنس باشد.
ج_زمان و مکان تادیه یکی باشد.
تهاتر دارای سه نوع می باشد:
تهاتر قهری و قراردادی و قضایی است.
چنانچه در خصوص موضوع عوامل سقوط تعهدات سوالی یا پرونده ای داشته اید می توانید با وکلای موسسه حقوقی محمدرضا مه دادگر با شماره 77723606 و 77724264 در ساعات اداری تماس حاصل فرمایید.