شرایط و مراحل نصب قیم 2
به قلم محمدرضا مه وکیل پایه یک دادگستری
جهت نصب قیم ابتدا باید در دادگاه حکم به حجر نسبت به اشخاصی که معرفی شده اند بدهند و اگر وی فاقد ولی باشد،
دادستان برای او تعیین قیم می نماید.
به عبارتی در صورت نبود نماینده قانونی یا قراردادی برای شخص محجور،
قانون گذار افراد ذی صلاح را مکلف می نماید تا درخواست نصب قیم را از دادگاه بنمایند.
مرجع صالح به رسیدگی به نصب قیم:
برای طفل صغیر یا محجوری که ولی قهری ندارد و یا افراد سفیه که فاقد ولی قهری هستند،
در دادگاه خانواده محل سکونت شخص محجور با پیشنهاد دادستان قیم منصوب میشود.
عزل و تعیین قیم جدید برای صغار و محجورین با دادگاهی است که از ابتدا امور تعیین قیم را بر عهده داشته است.
تعیین قیم پس از وصول موضوع به دادستان و پیشنهاد دادستان،
توسط دادگاه خانواده انجام خواهد شد.http://www.law.com
در جریان رسیدگی در دادگاه ها اگر قاضی دادگاه از وجود محجوری که قیم ندارد مطلع شود،
باید مراتب را جهت تعیین قیم،
به دادستان اطلاع دهد.
قیم:
قیم در لغت به معنای متولی،
سرپرست و کسی است که متولی امر شخص محجور محسوب میشود.
قیم به کسی گفته میشود که سرپرست و عهده دار امور طفل یتیم و متولی امر شخص محجور است.
قیم زمانی برای محجور منصوب میشود که این شخص،
ولی قهری یا وصی نداشته باشد.
پسران تا15سالگی و دختران تا9سالگی،
کودک فرض شده و حق هیچگونه دخل و تصرف در امور خود اعم از مادی و غیرمادی را ندارند.
انتصاب قیم:
اگر محجور دارای ولی قهری یا وصی نباشد،
دادگاه شخصی را به عنوان قیم انتخاب میکند که؛
در غیاب اشخاص ذکرشده،
عهدهدار ادارهی امور محجور است.
بنابراین باید توجه شود که میان ولی،
وصی و قیم سلسه مراتب وجود دارد؛
بدین شکل تا زمانی که محجور دارای ولی قهری است،
نوبت به وصی و قیم نمیرسد.
همچنین در غیاب ولی قهری تا زمانی که محجور،
وصی دارد قیم برای او تعیین نمیشود.
نصب قیم به حکم مستقیم قانون نیست،
بلکه در صورت فقدان ولیّ خاص تحت شرایطی از طرف دادگاه منصوب می شود.
در واقع قیم شخصی است که از سوی دادگاه و به درخواست دادستان،
برای حمایت از محجور که شامل مراقبت و نگهداری و ادارهی اموال وی است تعیین و منصوب میگردد.
تا پس از نصب در امر قیمومیت،
عهده دار وظایف و تکالیفی باشد که از طرف قانون برعهده وی نهاده شده است.
لازم به ذکر است تخطی یا کوتاهی در انجام تکالیف و وظایف،
مسئولیتهای سنگین قانونی را بهدنبال خواهد داشت.
شرایط و مراحل نصب قیم:
یکی از شرایط مهم قیمومیت،
داشتن توانایی و قدرت لازم است که میتواند بهعنوان اوصاف مثبت وی تلقی گردد.
و با توجه به لزوم شایستگی و توانایی و قدرت انجام عمل حقوقی و مدیریت صحیح جهت حفظ اموال محجور این شرط در قیم اساسی است.
قیم باید در تربیت و اصطلاح حال محجور سعی و تلاش کند و در امور او،
رعایت مصلحت را مدنظر داشته باشد.
دومین وصف و شرط مثبت در قیم امانتداری است.
چنانچه طبق قانون به محضی که عدم امانتداری قیم ثابت شود،
او از این سمت عزل میشود.https://www.mehdadgar.ir
سومین صفت مثبت قیم این است که بالغ و رشید باشد.
افرادی که خود محتاج به قیم هستند،
نمیتوانند به سمت قیمومیت منصوب شوند.
چهارمین وصف و شرایط قیم مسلمانی است.
در حقوق اسلام ولایت کافر بر مسلم پذیرفته نشده است.
بنابراین هرگاه شخص محجور مسلمان باشد،
نمیتوان قیمی غیرمسلمان برای او تعیین کرد.
شرایط تعیین قیم و ولی قهری برای محجور:
1_کودکان زیر سن بلوغ،
ولی قهری دارند.
2_اشخاصی که به سن بلوغ میرسند و بلافاصله بعد از رسیدن به سن بلوغ،
مجنون میشوند یا عقل معاش خود را از دست میدهند و به اصطلاح سفیه میشوند،
ولایت ولی قهری قبلی بر آنها ادامه می یابد.
3_کودکان بالای15سال و زیر18سال که رشد آنها توسط دادگاه احراز نشده است نیز،
ولی قهری دارند.
4_اگر در هر یک از موارد ذکر شده ولی قهری وجود نداشته باشد،
دادگاه قیم تعیین می کند.
5_در موردی که فرد به سن بلوغ می رسد و مدتی بعد دچار جنون یا سفه شود نیز،
قیم تعیین می شود.
دادگاه با وجود یکی از خویشاوندان که واجد شرایط مذکور باشد او را به عنوان قیم انتخاب می کند.
رعایت مصلحت محجور توسط قیم:
قیم و ولی قهری باید مصلحت شخص محجور را در تمامی اموری که برای او انجام میدهد،
رعایت کند یعنی همواره نفع او را در نظر بگیرد و کاری نکند که به ضرر محجور باشد.
با این حال قانونگذار برای رعایت هر چه بیشتر مصلحت،
انجام برخی از معاملات را برای قیم و،
ولی قهری ممنوع دانسته است و یا برخی از اقدامات قیم را منوط به اجازه دادستان کرده است.
به طور کلی با توجه به ماده73قانون امور حسبی دادگاه حق دخالت در کار ولی قهری و وصی را ندارد و فقط می تواند وصایتِ وصی را تأیید کند.
بنابراین دستولی قهری برای انجام هر معامله ای باز است،
چون فرض بر این است که ولی قهری دلسوز محجور است و به ضرر او کاری نمی کند.
اما اگر ولی قهری کاری کند که خلاف مصلحت محجور باشد و به او ضرری برساند،
دادگاه بعد از اثبات این موضوع،
او را عزل می کند و شخص دیگری را به عنوان قیم برای او انتخاب می کند.