صور تقصیر پزشکی_مبحث دوم
خطای پزشکی در تشخیص بیماری
تحدید و حدود و ثغور ماهیت بیماری خصائص و اسباب آن و به عبارت دیگر تشخیص جزئی از حرفه پزشکی است
که هدف آن مشخص کردن ماهیت بیماری و ممانعت از پیشرفت آن است تشخیص عبارت است از یک کار فکری که به مشخص کردن عارضهها برای آشنایی با دردی که بیمار از آن رنج میبرد
میتوان گفت تشخیص چیزی نیست جز تفسیر علائم و ظواهر آشکار و پنهان بیمار به قصد تشخیص بیماری او و شناخت ریشه و علت بیماری تا اینکه تجویز درمان مناسب یا اجرای جراحی ممکن شود
پس تشخیص یعنی بررسی نوع بیماری که بیمار از آن رنج میبرد و شناختن علل آن.
تشخیص اولین قدم در فن طب و جراحی و جزء اولین مراحل در روابط بین پزشک و بیمار است پزشک اقدامات درمانی خود اعم از معاینه و درمان را بر مبنای تشخیص خود شروع میکند
بنابراین لاجرم پزشک یا جراح باید قبل از مباشرت به فرایند درمان یا اجرای عملیات جراحی نوع بیماری یا علت درد بیمار را مشخص نماید
و این تشخیص اثرات مهم و کثیری در نتایج درمان یا عمل جراحی دارد و بیمار حائز اهمیت فراوانی است به سبب این اهمیت که در این مرحله از خطا گریزی نیست
و تصمیمات بعدی کادر پزشکی مثل بیان نوع مرض و انتخاب شیوه درمان علی الاصول بر مبنای تشخیص اولیه صورت میگیرد
نتیجتاً آنکه خطا در تشخیص معمولا منجر به خطا در درمان یا اجرای عملیات جراحی و نهایتاً منجر به فوت بیمار یا ورود ضرر به او یا اقربایش میشود
و صاحبان حرفه پزشکی در این قبیل موارد علیالاصول ضامن قصورات مدنی و جزایی خویش خواهند بود.
الزام به تنظیم سند صلح حق کسب و پیشه
تشخیص اشتباه بیماری، خطای پزشکی است؟
درباره این موضوع که اگر بیماری به پزشک مراجعه کند و پزشک نتواند بیماری او را تشخیص دهد
و این عدم تشخیص برای بیمار عارضه ایجاد کند، اینکه بیماری به پزشک مراجعه کند و پزشک بیماری را تشخیص ندهد، حتما به معنی خطاکار بودن پزشک نیست. باید توجه کرد که ماهیت بیماریهای انسان و مسائل پزشکی بسیار پیچیده است؛ به طوریکه گاهی تشخیص بسیار ساده و گاهی هم بسیار دشوار است؛
چرا که بیماریها همیشه تظاهرات یکسان و استانداردی ندارند و گاهی تظاهراتشان تیپیک نیست و ممکن است پزشک را به اشتباه بیندازند.
تشخیص این موضوع که آیا پزشکی که بیماریای را در یک یا چند جلسه ویزیت تشخیص نداده، آیا دچار خطای پزشکی شده است یا خیر؟
تشخیصی بسیار فنی و تکنیکال است که از عهده یک فرد ناآگاه به امور پزشکی و حتی یک متخصص معمولی بر نمیآید. در این زمینه معمولا گروهی از متخصصان درباره اینکه این تشخیص درست بوده یا نه، اظهار نظر میکنند.
پزشکی که عهدهدار تشخیص بیماری است باید با نهایت دقت و مهارت به این امر بپردازد و در خصوص طبیعت مرض و درجه پیشرفت آن و حالت بیمار و سوابق او و تاثیرات ژنتیکی و وراثتی و درجه مقاومت مریض نسبت به آن بررسی کامل نماید
مثلاً سرطان پستان از جمله سرطانهایی است که بخشی از آن به صورت ارثی ایجاد میشود یعنی ژنهای معیوب منتقل شده از پدر یا مادر یا ژنهایی که در خود فرد دچار اختلالاتی شدهاند
سبب ایجاد آن میشود بنابراین با توجه به امکان انتقال این نوع سرطان بین نسلها امروزه آزمایشهای بسیاری در کلینیکهای تشخیص سرطان پستان در دنیا وجود دارد
که با روشهای مولکولی و ژنتیک انجام میشود و کیفیت خدمترسانی به مردم را در جهت تشخیص زودرس افراد در معرض خطر تعیین واحتمال پاسخ به درمان را ارتقا میدهد.
نتیجه فعالیتهای پژوهشی کمک شایانی به پزشکان در جهت شناخت وضعیت بیمار از نظر جنبههای ژنتیکی این سرطان مینماید
که این موضوع خود نقش موثری در تشخیص و درمان و به ویژه پیشگیری از این بیماران ایفا میکند در این خصوص کلینیک سرطانهای فامیلی راهاندازی شده است
که با انجام مشاوره ژنتیک به محاسبه میزان خطر ناقل ژن معیوب بودن ونیز میزان خطر ابتلا به سرطان پستان میپردازد
و در مواردی که احتمال ناقل بودن بالا باشد تستهای تشخیصی مربوط را انجام میدهد و وضعیت بیمار را از نظر احتمال ابتلا به سرطان پستان خصوصاً سرطان پستان ارثی را مشخص میکند
لذا در این قبیل موارد صاحبان حرفه پزشکی و وابسته بایستی از تمامی وسایل که علم روز دنیا در دسترس آنها قرار داده است استفاده مکفی را به عمل آورند
وگرنه با اجتماع شرایط مقرر ضمن جبران خسارات ایجاد شده خواهند بود.
همچنین بر پزشک لازم است که در راستای تشخیص بیماری سخنان بیمار را استماع نمایند
و از او یا اقربایش اطلاعات کافی در تشخیص بیماری و محل جراحت درد و حساسیتهای بیمار نسبت به ادویه و سایر موارد را به دست آورد
و از وسایل فنی که علم طب در اختیار او نهاده است استفاده کند.
مانند تصاویر پرتو نگاری آزمایشات پزشکی مشورت با اطبای متخصص مربوط که با توسل به این موارد تشخیص او از اشتباه و تزلزل دور خواهد شد
هرگاه طبیب اصول فنی و علمی و تلاش مکفی را در تشخیص بیماری به کار گیرد مسئولیتی متوجه او نخواهد شد
زیرا او متعهد به تحقق نتیجه در این مرحله نیست بلکه او ملزم به بذل عنایت مطلوب و متناسب با اصول علمی والبته هرچند پزشک در مرحله تشخیص بیماری تمامی استانداردهای علمی خود را به کار گیرد
و تشخیص درستی هم از موضوع داشته باشد ولی ممکن است در مرحله درمان و انجام عمل مرتکب تقصیر و اشتباه شود
و سبب نقص عضو یا حتی مرگ بیمار شود لذا خطای پزشک محدود به مرحله تشخیص نیست و بسیاری از خطاها در مرحله درمان و معالجه از پزشک سر میزند
اشکالاتی که در مرحله تشخیص بیماری رخ میدهد عمدتاً در اشتباه علمی و اهمال در تشخیص بیماری خلاصه میشود که در مباحث آتی به تفسیر آن میپردازیم.
نمونه رای وحدت رویه:https://dotic.ir/news/8726
چنانچه در خصوص موضوع سوال و یا پرونده ای داشته باشیدمیتوانید در ساعات اداری باوکلای موسسه حقوقی محمدرضا مه دادگر تماس بگیرید.
09121597687
02177724264
02177723606