طرح دعوای سرقت به قلم وکیل پایه یک دادگستری_موسسه حقوقی محمدرضا مه دادگر

عفو عمومی

عفو عمومی

عفو عمومی یکی دیگر از اسباب سقوط مجازات است که به موجب قانون مقرر می‌گردد.

عفو عمومی بر خلاف بخشودگی جنبه نوعی دارد .

به این معنی که موضوع آن افعال مجرمانه گروهی از بزهکاران است بدون آنکه شخصیت آنان در نظر گرفته شود .اختیار اعطای عفو عمومی با قوه قانون گذاری است .

لذا ایرادی که به عفو خصوصی درباره عدول از اصل تفکیک قوا و مداخله قوه مجریه در امور قضایی گرفتن در اینجا دیگر وارد نیست .عقیده حقوقدانان بر صلاحیت قوه مقننه در وضع و تصویب قوانین عفو مبتنی بر این اندیشه است که هیچ مرجع دیگری جز قانونگذار که خود واضع جرایم مجازات‌ها است نمی‌تواند وصف مجرمانه را از اعمالی در گذشته جرم بوده است سلب کند . ولی به این نکته باید توجه داشت که اقدام قوه مقننه به منزله اسقاط اعتبار قانون کیفری و مباح جلوه دادن اعمال مشمول عفو نیست.این عقیده خصوصاً با اعتقادی که درباره حرمت ابدی بعض افعال در اسلام وجود دارد همخوانی ندارد.

عفو عمومی سیاستی است که قوه مقننه به منظور ممانعت از هرگونه اقدام قضایی نسبت به بزهکاران و یا زوال محکومیت آنان و آثار احتمالی آن برمی‌گزیند.

زیرا عفو عمومی از حقوق جامعه است  .

عفو خصوصی

به موجب این حق جامعه می‌تواند بنا به مصلحت هیچ اثری بر افعال سوء بزهکاران مترتب نسازد.

از این رو عفو عمومی مانع تعقیب بزهکاران است  و چنانچه تعقیب شروع شده باشد موقوف می‌گردد و اگر تعقیب متهم به صدور حکم محکومیت کیفری بینجامد موجب زوال محکومیت خواهد شد.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران درباره اختیارات و صلاحیت مجلس شورای اسلامی سخنی از عفو عمومی به میان نیاورده است.با این همه صلاحیت قانونگذار از این حیث محدود نیست .زیر اصل هفتاد و یکم قانون اساسی به مجلس شورای اسلامی اختیار داده است که در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسی قانون وضع کند .تنها شرط آن این است که قوانین مذکور با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت نداشته باشد .اصل هفتاد و دوم

قوه مقننه تاکنون از اختیارات خود در اعلام عفو عمومی به ندرت سود جسته است .ولیع عفو عمومی که مانع اجرای قانون نسبت به متهمان و محکومان است فقط در صلاحیت قوه است که اختیار وضع قانون را دارد .
عفو عمومی __موسسه حقوقی محمدرضا مه دادگر
عفو عمومی __موسسه حقوقی محمدرضا مه دادگر

1__مبنای عفو عمومی :

در گذشته عفو عمومی را حقوقدانان وسیله‌ای برای زدودن آثار بعض جرایم از لوح خاطر جامعه می‌دانستند  .

به ویژه به هنگام انقلاب‌های سیاسی و بحران‌های اجتماعی که جمع کثیری خواسته یا ناخواسته به ارتکاب جرایم گوناگون کشیده می‌شدند و پس از پایان بحران و رفع قائله در معرض اتهام یا تحت تعقیب کیفری بودند.

عفو عمومی به مردم اجازه می‌داد پس از یک دوره آشوب و نابسامانی خاطرات گذشته را به دست فراموشی بسپارند و زندگی اجتماعی تازه‌ای را از سر گیرند .

بر مبنای همین تفکر ماده ۵۴ قانون مجازات عمومی مصوب ۲۳ دی ۱۳۰۴ عفو عمومی را فقط در مورد جنه و جنایت سیاسی و همچنین جنه و جنایت عادی که در اثنای انقلاب‌های سیاسی ارتکاب یافته بود یعنی جرایمی که فرضا انگیزه سیاسی می‌داشت اجازه می‌داد.

ولی با تصویب ماده ۵۵ قانون مجازات عمومی اصلاحی مصوب ۵ خرداد ۱۳۵۲ قانونگذار خود را از این قید آزاد نمود.پیش از آن نیز قانونگذار خود به مناسبت‌های گوناگون با اخذ جرایم عمومی قانون تشدید مجازات اصلی جرایم مندرج در قانون اصلاح منع کشت خشخاش و اجازه موقوفی تعقیب و اجرای مجازات سایر مرتکبین جراین مذکور مصوب ۳۱ خرداد ۱۴۴۸ و حتی با دادن اجازه به مقامات اجرایی مستدعی عفو آزادی عده‌ای از زندانیان مناسبت جشن  تاجگذاری شاه مسبب ۱۱ تیر ۱۳۴۶ قلمرو عفو عمومی را فارغ از مصلحت اندیشی‌های سیاسی گسترده بود .

از این رو دیگر نمی‌توان درباره اعتبار عفو عمومی در تامین مصالح خاص اجتماعی سخن گفت.سرایت عفو به جرایم عمومی یکی از اسباب تضعیف حاکمیت قضایی است  .

عفو عمومی خصوصاً با زوال محکومیت کیفری تبهکاران خطرناک نظارت اجتماعی را بر افعال آنها بیش از پیش کاهش می‌دهد.برای رفع این عیوب شایسته است قانونگذار پیش از آنکه قلم عفو بر اعمال گذشته بزهکاران بکشد از رفتارهای آینده آنان نیز اطمینان حاصل کند  .زیرا اغماض و رافت که در معنی عفو نیز مستتر است تنها کسانی را سزا است که در معرض تهذیب و اصلاح باشند.

امروزه در بعضی نظام‌های کیفری از درآمیختن عفو عمومی و خصوصی می‌کوشند با واقع بینی بیشتر عدالت کیفری را با ملاحظات سیاست مقابله با بزهکاران همسو نمایند  .

https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Fdotic.ir%2Fnews%2F13511&psig=AOvVaw3V-UL7FdhZP4jJwPdc_yAi&ust=1721285147545000&source=images&cd=vfe&opi=89978449&ved=0CAYQrpoMahcKEwjoyoGAva2HAxUAAAAAHQAAAAAQBA

2__  شروط عفو عمومی :

عفو عمومی به موجب قانون اعطا می‌گردد.بنابراین تعیین قلمرو آن نوع جرایم و اشخاصی که از آن بهره‌مند می‌شوند به نظر قانونگذار است .

قانونگذار با اختیاری که در تعیین نوع جرایم قابل عفو دارد کمتر دیده شده که درباره همه جرایم یکباره فرمان عفو صادر کند  .علی القاعده قانونگذار جرایم و یا محکومیت‌هایی که از شمول مقررات عفو مستثنی است در قانون تصریح می‌کند و یا ممکن است شامل تمام و یا قسمتی از مجازات محکومان گردد.

همچنین چنانکه پیشتر گفته شد جامعه می‌تواند از تعقیب متهمان چشم پوشی کند.قوانین عفو وسیله‌ای است که مرجع قضایی را از این تکلیف باز می‌دارد .

هرگاه موضوع قانون عفو موقوفی تعقیب کیفری باشد این عفو ممکن است باز هم مقید یا مطلق باشد .

برای مثال تحویل اسلحه و مهمات در مهلت مقرر شرط معافیت از تعقیب کیفری قلمداد گردد .و یا عدم احراز سوء نیت دارندگان اسلحه و مهمات تعقیب و صدور حکم محکومیت کیفری را موقوف نماید .

3__آثار عفو عمومی  :

آثار متعدد عفو عمومی از اندیشه فراموشی سرچشمه می‌گیرد .یعنی هر آنچه ممکن است در نامه اعمال بزهکار ثبت شود محو و خاطر آن زدوده می‌گردد .

عفو عمومی در دو زمان پیش و پس از محکومیت آثار گوناگونی پدید می‌آورد که هر یک محتاج بررسی جداگانه است .

آثار عفو عمومی پیش از محکومیت قطعی :

محکومیت قطعی دعوی عمومی را ساقط می‌سازد . اگر متهم تحت تعقیب قرار نگرفته باشد تعقیب کیفری پس از آن هیچگاه شروع نخواهد شد.و اگر تعقیب شروع شده و منتهی به صدور حکم نشده باشد موقوف می‌گردد.عفو با ثبوت تقصیر معنی پیدا می‌کند و درباره کسانی که جرم آنها محرز و مسلم نیست بی معنی است.از سوی دیگر چون دعوی عمومی علیه فعل خاصی با تمام اوصاف گوناگون جزایی که متوجه آن است اقامه می‌گردد پس از اعطای عفو عمومی دیگر نمی‌توان همان فعل را با وصف جدیدی تعقیب کرد.

 آثار عفو عمومی پس از محکومیت قطعی:

هرگاه متهم تعقیب شده باشد و دعوی عمومی به صدور حکم قطعی بینجامد با عفو عمومی محکومیت زایل می‌گردد . نتایج زوال محکومیت عبارت است از:
. سقوط مجازات اصلی و نیز مجازات‌های تتمیمی و تبعی
. توقف اجرای مجازات در صورت اجرای محکومیت کیفری و موقوف ماندن آثار تبعی آن
. به حساب نیامدن محکومیت مذکور در توصیف تکرار جرم
. عدم تاثیر محکومیت مذکور در اعطای آزادی مشروط و تعلیق مجازات
. حذف حکم از سه جل کیفری

4__حدود آثار عفو عمومی:

اقدامات کیفری به معنی خاص محدود می‌شود و تدابیر دیگر از جمله اقدامات تامینی و تربیتی را شامل نمی‌گردد  .دلیل بقای اقدامات مذکور همانا ضرورت تامین موثر دفاع جامعه در برابر بزهکاران است.جنبه پیشگیرنده بعضی از این اقدامات مانند ضبط آلات و ادوات جرم و یا امحای اشیای حاصل از جرم انکار ناپذیر است.

درباره سودمندی بعض دیگر از این اقدامات مانند نگهداری اطفال بزهکار در کانون‌های اصلاح و تربیت و یا درمان بزهکاران روانی در تیمارستان‌های روانی نیز نمی‌توان تردید کرد.

ولی درباره تدابیری  مانند منع اقامت در نقطه معین و یا اجبار به اقامت در محل معین که طبعی دوگانه دارد رویه جاری کشور ما دایر بر تاثیر عفو عمومی است.

چنانچه در خصوص موضوع سوال و یا پرونده ایی داشته باشید می توانید در ساعات اداری با وکلای موسسه حقوقی محمد رضا مه دادگر تماس بگیرید.

09121597687

02177724264

02177723606

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *